کد مطلب:313530 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

برای سینه زن ها پیراهن سیاه تهیه کن
2. هیئت حضرت ابوالفضل علیه السلام در مسجد بالای سر حضرت معصومه علیهاالسلام در ایام محرم الحرام و شبهای جمعه و شهادت امام موسی كاظم علیه السلام عزاداری به پا می كند. تقریبا 32 سال قبل در یكی از شب های جمعه مشغول سینه زنی بودیم كه یكدفعه دیدم حاج آقا تقی كمالی، كه در بقعه ی آقای فخر نشسته بود، مرا صدا زد و گفت: «فلانی، این آقا كه آمده و اینجا نشسته حاجتی دارد. یكی از خدام به ایشان گفته است بروید به هیئت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام متوسل بشوید. شما هم برایش دعا كنید كه تا حاجتش برآورده شود. ضمنا ایشان به من گفت اگر حاجتم برآورده شد چه چیز برای حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام بدهم، بنده گفتم هیچ لازم نیست. فقط می توانید یك توپ پارچه ی سیاه بگیرید تا از آن برای سینه زنهای هیئت پیراهن تهیه شود.

بعد از یك هفته، شب جمعه آن آقا با یك توپ پارچه ی سیاه به هیئت آمد و مبلغ یكصد و پنجاه تومان هم برای دوخت پیراهن ها پول داد. بنده گفتم: قضیه ی شما چه بوده است؟ او گفت:

من رئیس دفتر دارایی كل كشور در تهران بودم. مدت دو سال ما را از كار بركنار ساختند. به هر مقامی متوسل شدم كاری صورت داده نشد. یكی از رفقا فرمودند بروید قم، حرم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، توسل بجویید. برای توسل به قم آمدم، یكی از خدام حرم شما را معرفی كردند و من نزد شما آمدم و شما در حین توسل برایم دعا كردید.

شب به تهران رفتم. صبح شنبه نامه رسان نامه آورد كه رئیس اداره شما را می خواهد. رفتم. او گفت: من دیشب برای یافتن شما در پرس و جو بودم و آدرس شما را گرفتم. اینك شما با تمام قدرت بروید سر كارتان، حقوق دو سال شما را هم گفته ام به مرور بپردازند. من فردای آن روز سر كارم رفتم و تمام آشناها و نیز دست اندركاران تعجب كردند. آبدارچی اداره، چای برایم آورد. یكدفعه من گریه ام گرفت. گفتند: گریه دیگر برای چیست؟ گفتم: بلی، من در حل مشكلم از همه جا قطع امید كردم و به قم، حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام رفتم و از طریق هیئت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام به آن حضرت توسل جستم و عقده ی كارم حل شد.

لذا این هفته رفتم بازار، پارچه ی مقرر را گرفتم و برای هیئت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آوردم.



[ صفحه 340]